داستان بسیار بسیار جالب که نخونی پشیمون میشی!
پاتوق جوانان
سایت علمی ، فرهنگی ، سیاسی ، دفاعی


دختر در کتابخانه دانشگاه مشغول مطالعه بود.
پسر جوانی اومد کنارش و در گوشش گفت میتونم اینجا بشینم؟


دختر با صدای بلند گفت: "من امشب خونه ات نمیام"
همه دانشجویان که در کتابخانه بودند با تعجب به پسر نگاه کردند و پسرک شرمنده شد رفت و در گوشه ای نشست مشغول مطالعه شد.

********
پس از مدتی دختر وسایلش را جمع کرد وقتی داشت از کتابخانه خارج میشد رفت و در گوش پسر گفت
من روانشناسی خوندم میدونم کاری کردم خجالت زده بشی!

******
پسر بلند داد زد :"اوه یک شب 200 دلار زیاده"
همه دانشجوها با نفرت به دختر نگاه کردند
پسرک چشمکی زد و گفت
منم حقوق میخونم میدونم چطور بی گناه رو گناهکار کنم.




ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:پاتوق جوانان , طنز, سرگرمی, :: 23:22 :: توسط : محمد مهدی محسنی

آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 96
بازدید هفته : 167
بازدید ماه : 3240
بازدید کل : 197553
تعداد مطالب : 2393
تعداد نظرات : 191
تعداد آنلاین : 1


استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ

href=

كد موسيقي براي وبلاگ

دوست قرآنی